انتخاب
 
درباره وبلاگ


سفر غریبی داشتم توی اون چشم سیاهت، سفری که برنگشتم گم شدم توی نگاهت، یه دل ساده ی ساده کوله بار سفرم بود، چشم تو مثل یه سایه همه جا همسفرم بود، تو شدی خون تو رگهام، من دیگه خودم نبودم، برای نفس کشیدن دیگه محتاج تو بودم ................................ این وبلاگ برای و فدای تمامی کسانی است که از روزگار نامروت زخم خورده اند و روزگارشان بر خلاف آرزوهایشان گذشته است.
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:






روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت
خسته در حبس زمینم، ماه من یادم کن




درگیر رویای توام

منو دوباره خواب کن

دنیا اگه تنهام گذاشت

تو منو انتخاب کن

دلت از آرزوی من

انگار بی خبر نبود

حتی تو تصمیمای من

چشمات بی اثر نبود

خواستم بهت چیزی نگم

تا با چشام خواهش کنم

درا رو بستم روت تا

احساس آرامش کنم

باور نمی کنم ولی

انگار غرور من شکست

اگه دلت میخواد بری

اصرار من بی فایدست

هر کاری میکنه دلم

تا بغضمو پنهون کنه

چی میتونه فکر تو رو

از سر من بیرون کنه

یا داغ رو دلم بذار

یا که از عشقت کم نکن

تمام تو سهم منه

به کم قانعم نکن





پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:درگیر,عشق,بغض,چشم,غرور, :: 13:12 ::  نويسنده : مصطفی